loading...
سلطان نصیر

@soltannasir

        {پاسخ به سوالات 116}


ادامه ..👇
                                              
و زئوس از ایزدان مشتری و طبیعت مشتری بادی بود .
همانگونه که ملاحظه نمودید موزها نیز به مانند پدر خویش زئوس بر چکاد کوه ها مسکن دارند و این نشان دهنده این است که با باد در ارتباطند .

اما با اینحال در کتب نجوم احکامی اسلامی ، موسیقی را از احکام مربوط به کوکب زهره می دانند .
می دانیم که در اساطیر ایزدان زهره نظیر ایشتار بابلی و ..با لهو و لعب و موسیقی و رقص و تجارت و ... مرتبطند .
همچنین می دانیم که پریان موجوداتی آبی هستند و ذاتاً سیمیاگر  می باشند . و در فن سرود خوانی و صوت و الحان و موسیقی و هنر و نقاشی تبحر ویژه دارند . و پیشگویی نیز می نمایند .
و صوت و نغمه آنان سحر انگیز است
در اساطیر یونانی به #پریان سیرن یا سایرن و همچنین #نمف یا #نمیف می گویند .
در اساطیر آنان دختر ایزد دریا فورسیس می باشند (بنابراین خلقتشان از آب است )

در کتاب سیری در اساطیر یونان و رم صفحه 56 در باب آنان اینگونه آمده : 👇

{ #سیرن ها در جزیره ای در دریا می زیستند . صدای شان افسون کننده بود و هرگاه آواز می خواندند جاشوان و دریانوردان گمراه می شدند و از بین می رفتند . معلوم نیست چه شکل و سیمایی داشته اند ، زیرا هر کس آنها را می دید ، زنده باز نمی گشت . }

همچنین در کتاب سیری در اساطیر یونان و رم در بخش مربوط به حماسه اودیسه در باب سیرن ها صفحه 291 آمده :👇

{ #اودیسه از سیرسه( زن جادوگری که اودیسه در جزیره وی مدتی به سر برد ) آموخته بود که باید از جزیره «سیرن» ها (sirens) بگذرند . سیرن ها آواز خوانهای شگفت انگیزی بودند که صدایشان انسانها را از خود بی خود می کرد و چون به آنها نزدیک می شدند جان می باختند و به دیار نیستی می رفتند . پیرامون همان نقطه ای که سیرن ها نشسته بودند و آواز مرگ آورشان را می خواندند دیواری از اسکلت آدمیزادگان جان باخته بالا آمده بود. اودیسه داستان آنها را به همراهانش گفت و اظهار داشت که تنها راه نجات از دست این سیرن ها این است که همگان گوشهایشان را از موم پر کنند تا صدای نشنوند .
اما خود وی در صدد بر آمده بود آواز دلنشین آنان را بشنود ، اما به جاشوانش دستور داد وی را طوری محکم و استوار به دکل کشتی ببندند که هر چه تلاش کند .
نتواند خود را از بند برهاند . جاشوان همین کار را کردند و بعد کشتی را به سوی جزیره هدایت کردند . جاشوان همه ناشنوا شده بودند و آوازهای جذبه آور را نمی شنیدند ، البته غیر از اودیسه . او آوازشان را می شنید ، و از آن آشکارتر اشعاری می خواندند که ، لااقل برای یونانیها ، افسون کننده تر از آهنگ بود .
سیرن ها می گفتند اگر انسانی به سویشان آید جان و دلش از 👈دانستنیها و دانش های گوناگون آکنده می شود ، عقل و خردش به نهایت کمال می رسد و روح وی نیروی فعالیت بیشتری می یابد : «ما از چیزهایی آگاه هستیم که از این پس بر زمین خواهد گذشت . » آنها این اشعار را با آهنگی دلنشین می خواندند و قلب اودیسه از اشتیاق آکنده می شد .
اما طناب او را همچنان محکم در بند گرفته بود ، و دیری بعد خطر از میان رفت . ...}

همانگونه که ملاحظه می نمایید پریان که موجودات آبی می باشند با موسیقی و رقص در ارتباطند . و پیشتر از ارتباطشان با کوکب زهره سخن گفته شده بود . در نتیجه کوکب زهره با موسیقی و رقص و هنر در ارتباط است .
اما با اینحال جنس موسیقی و رقص بادی است  نه آبی .
بنابراین چه زمانی برای یادگیری علم موسیقی و سرود خوانی و تواشیح مناسب است ? جمعه
در چه ساعتی ? ساعت مشتری
چرا ? زیرا کوکبی که موسیقی و آواز با آن مرتبط است . زهره می باشد بنابراین روز #جمعه که منسوب به زهره است برای عمل مناسب است . جنس موسیقی و آواز باد است بنابراین ساعت مشتری برای آن مناسب است .
و البته در  روز پنج شنبه که منسوب به مشتری است .در ساعت زهره نیز می توان به تعلیم #موسیقی و سرود خوانی و تواشیح پرداخت .

نکته ای جالب : در روز جمعه غسل جمعه مستحب موکد است . و زمان آن از صبح تا ظهر است .
روز جمعه منسوب به کدام کوکب بود ? زهره  طبیعت زهره چه بود ? آبی
غسل با چه انجام می شود ? آب 😊

نکته 2: در کتاب مفاتیح الجنان در باب آداب روز جمعه آمده : 👇

{ روز جمعه؛ پيش از خوردن صبحانه انار و پيش‏ از ظهر هفت برگ كاسنى بخورد، از موسى بن جعفر عليهما السّلام روايت شده: هر كه در روز جمعه وقتى كه ناشتاست يك انار بخورد، تا چهل‏ روز دل او را نورانى گرداند. و اگر دو انار بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار،تا صد و بيست روز، وسوسه شيطان را از او دور گرداند و هركس وسوسه شيطان از او دور شود نافرمانى خدا نكند و هركه نافرمانى خدا نكند وارد بهشت شود.}

حال #انار سمبل کدام ایزد است ? در اساطیر ایرانی سمبل ایزد آناهیتا می باشد . و #آناهیتا ایزد زهره و جمعه روز زهره می باشد.

@soltannasir
🌊

.../

 

 

 

 

با سلام خدمت خوانندگان عزیز و گرامی

با توجه به بعضی سوالات و شبهات پیش آمده

باید بگویم که مطالب کانال تلگرامی سلطان نصیر در صفحه ای در اینیستا گرام و صفحه ای در فیس بوک و وبلاگی کپی می شود .

اما این صفحات و وبلاگ زیر نظر فقیر اداره نمی شوند .

فقیر از عزیزانی که زحمت می کشند و مطالب کانال را در محیط های مجازی دیگر برای مخاطبین ارسال می نمایند تشکر و قدردانی می نمایم .

اما با اینحال برای پاسخ به بعضی شبهات باید بگویم فقیر تنها نویسنده همین کانال تلگرامی  هستم و تنها👈این کانال👉 زیر نظر بنده اداره می شود .

 

و تنها راه ارتباطی با فقیر جیمیل زیر می باشد : 👇

 

Soltan313nasir@gmail.com

 

با تشکر : نویسنده سلطان نصیر

@soltannasir

      { پاسخ به سوالات 103}

  { نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 3}

ادامه 👇

ادامه نکته 8 : خاصیت جنگ آتش است و یکی از خواص #آتش سوزندگی است . و سوزندگی می تواند باعث نابودی شود . و آتش همانگونه که گفته شد با #باد تشدید می شود .
حال در جنگ چه اتفاقی می افتد ?
با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و ...حریف کشته می شود .
 این کشته شدن توسط کدام عضو انجام می شود ?  توسط دستان ✋️🤚
 دست چه بود ? بادی (گرم و تر)

حال جنس اسلحه های جنگی از  چیست ? از آهن ،
هم چاقو و کارد و قمه و شمشیر و سپر و هم نوک نیزه و هم پیکان از آهن ساخته می شود .
 می دانیم که آهن در علم کیمیا فلزی است که ظاهر آن گرم و خشک (آتشی) است و باطن آن سرد و تر (آبی) است .
کوکبی هم که آهن در علم کیمیا و نجوم احکامی بدان منسوب است مریخ می باشد. که خدای جنگ است .
دقت نمایید که جنگ از جنس آتش بود  .
نکته : دقت نمایید که جنیان نیز از آتش هستند و برخلاف تصور عامه از آهن نمی هراسند . زیرا هم طبعشان است  . تنها بعضی طوایف جنیان هستند که از اشیای آهنی هراس دارند .

حال در جنگ چه اتفاقی می افتد ?
شمشیر آهنی (آتش) توسط دستان (باد) به حرکت در می آید . و بر عضو دشمن فرود می آید . یعنی آتش تند تر می شود .
اما جنس بدن از چیست ?  از زمین و خاک . می دانیم که آتش جز خاک هر چه که از زمین می روید نظیر چوب و گیاه را می سوزاند و خاکستر می نماید .
بدن از جنس زمین است ولی عین خاک نیست . پس با برخورد آهن پاره می شود . پس جنس پارگی چیست ? آتشی است .
با پارگی چه اتفاقی می افتد ?
خون جاری می شود . خون چه بود ? گرم و تر .
رنگ خون چیست ? سرخ
سرخی از آن چیست ?می دانیم که آهن هنگامی که در معرض هوا  اکسید می شود سرخ می شود .
در خون نیز هموگلوبین حامل اکسیژن است . بنابراین سرخ رنگی است گرم ، که هم تر است و هم خشک . هر چه به تیرگی بگراید خشکی آن بیشتر است و هر چه به روشنی بگراید . تری آن بیشتر است .
خون نیز هر چه در بدن ،ماده سودایی آن که سرد و خشک است بیشتر شود تیره تر میشود .

حال دقت نمایید که ارتش ایران لباس سرخ بر تن می نمودند ! چرا?
سرخ هم رنگ خون است و هم رنگ  بهرام(مریخ) ایزد جنگ . و هم رنگ آتش می باشد .
از سویی دیگر دقت نمایید که در جغرافیای ترسیمی هم با ایزد وای که ایزدی جنگجو بود مرتبط بود . و هم با ایزد آذر (آتش) و هم با ایزد مهر  که ایزد خورشید است و خورشید نیز در نجوم احکامی گرم و خشک است اما به اعتدال بنابراین مهر نیز با آتش ارتباط دارد و از طرفی جغرافیای مربوطه با ایزد آناهیتا نیز در ارتباط است . با وجودی که آناهیتا ایزد آب و باروری است . اما پیشتر در دروس اشاره نمودیم که آناهیتا و ایزدان زهره در برج عقرب که آبان است نشسته اند که کوکب برج عقرب مریخ است و مریخ خدای جنگ می باشد . بنابراین ایزدان کوکب زهره نیز جنگجو می باشند .
جالب است بدانید که ایزدان زهره در جغرافیای ترسیمی جنگجو تر نیز می شوند .
نقل است که الهه ایشتار در نقاط مختلف پرستش می شده و در بین تمامی این  نقاط ، ایشتار در شهر 👈اربیل یا همان  «اربع ال» (چهار خدا) جنگجو تر بوده است .

همچنین عزیزان بدین نکته دقت نمایید که باد (ایزد وای) با آتش (ایزد آذر) ترکیب شود می تواند آتش جنگ را شعله ور نماید .

اگر باد (ایزد وای) با آناهیتا (ایزد آب) ترکیب شود و در کنار یکدیگر می توانند طوفان ایجاد نمایند .

اکنون می توانید شکل آرایش باستانی جغرافیای ترسیمی را در نزد مغان ایران باستان درک نمایید و حکمت آنان را در آرایش دریابید .

نکته 9: از بین اربعینات تسخیرات ، اربعین تسخیر باد ، مشکل ترین اربعین ممکن است . و تسخیر باد سرکش و متحرک از تسخیر ملک الموکلین قرآنی و سایر قوای طبیعی مشکل تر است .
در طول تاریخ زمین ما ، تاکنون کسی به غیر از سلیمان (ع) علی الظاهر موفق به تسخیر کامل باد نشده است .
آخرین قطارکش دوده خاکسار در طول زندگی خویش 2 بار اقدام به نشستن اربعین تسخیر باد نمود و شکست خورد .
اخیراً (سال 96) نیز در بین بوداییان شخصی سعی نمود که با اربعین اقدام به  تسخیر باد نماید و شکست خورد .
بعضی از بوداییان بر خلاف آموزه های بودیسم بسیار در حیطه معنوی قدرت طلب می باشند . آقایان بودایی باید بدانند که باد به نام عالم اسلام و تشیع ایرانی زده شده است .
و رام کننده بادها هرگز از میان بوداییان بر نخواهد خواست .

 در کتاب «صد در بندهش » آمده که سام گرشاسپ که از زمینه سازان ظهور سوشیانت است باد را رام می نماید👈{ گرشاسپ ، باد را که فریفته اهریمن گشته بود _ چه به او گفته بود که پیروزمند تر از تو کسی نیست و باد مغرور گشته جهان را خراب می کرد و کوه ها را هموار و درختان را از بن می کند _گرفته ، 👈رام ساخت و از او قول گرفت که در زیر زمین پنهان شده ، از آن پس در تخریب جهان نکوشد }

@soltannasir
🔥🌊🌪

لینک دروس مربوط به سلیمان ( ع) و تسخیر ایزد باد ( وای ) و جغرافیای علوم غریبه : 👇👇👇

https://t.me/soltannasir/576


به عزیزانی که در چند ماه اخیر به مجموعه سلطان نصیر پیوسته اند توصیه می نمایم که کانال را با دقت مطالعه نمایند و سپس سوالات خویش را مطرح نمایند .
برای مطالعه کانال سلطان نصیر می توانید نام سلطان نصیر را در گوگل سرچ نمایید و به وبلاگ سلطان نصیر مراجعه نمایید . مطالب در این وبلاگ به شکل طبقه بندی شده وجود دارد .
و مطالعه آن راحت تر از کانال می باشد.

البته باید بگویم که وبلاگ زیر نظر بنده نیست و بنده نقشی در اداره وبلاگ و حتی سایر کانال های مجموعه سلطان نصیر ندارم .
فقیر تنها نویسنده مقالات همین کانال می باشم و لاغیر .


و تنها راه ارتباطی با فقیر جیمیل زیر می باشد : 👇

Soltan313nasir@gmail.com

با تشکر : نویسنده سلطان نصیر

@soltannasir

?.

 

 

 

 

با سلام خدمت خوانندگان عزیز و گرامی

با توجه به بعضی سوالات و شبهات پیش آمده

باید بگویم که مطالب کانال تلگرامی سلطان نصیر در صفحه ای در اینیستا گرام و صفحه ای در فیس بوک و وبلاگی کپی می شود .

اما این صفحات و وبلاگ زیر نظر فقیر اداره نمی شوند .

فقیر از عزیزانی که زحمت می کشند و مطالب کانال را در محیط های مجازی دیگر برای مخاطبین ارسال می نمایند تشکر و قدردانی می نمایم .

اما با اینحال برای پاسخ به بعضی شبهات باید بگویم فقیر تنها نویسنده همین کانال تلگرامی  هستم و تنها👈این کانال👉 زیر نظر بنده اداره می شود .

 

و تنها راه ارتباطی با فقیر جیمیل زیر می باشد : 👇

 

Soltan313nasir@gmail.com

 

با تشکر : نویسنده سلطان نصیر

@soltannasir

     { مسبحات و چاکراها 126 }

        { تعلیقات 36 }

{ نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن 16 } 

ادامه ...👇

4-  فلسفه بعثت پيامبران (نبوّت عامّه)
خدا پيمان وحى را از پيامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آنگاه كه در عصر جاهليت ها بيشتر مردم، پيمان خدا را ناديده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدايان دروغين روى آوردند، و شيطان مردم را از معرفت خدا باز داشت و از پرستش او جدا كرد، خداوند پيامبران خود را مبعوث فرمود، و هر چندگاه، متناسب با خواسته هاى انسان ها، رسولان خود را پى در پى اعزام كرد تا وفادارى به پيمان فطرت  را از آنان باز جويند و نعمت هاى فراموش شده را به ياد آورند و با ابلاغ احكام الهى، حجّت خدا را بر آنها تمام نمايند و توانمندى هاى پنهان شده عقل ها را آشكار سازند و نشانه هاى قدرت خدا را معرّفى كنند، مانند: سقف بلند پايه آسمان ها بر فراز انسان ها، گاهواره گسترده زمين در زير پاى آنها، و وسائل و عوامل حيات و زندگى، و راه هاى مرگ و مردن، و مشكلات و رنج هاى پير كننده، و حوادث پى در پى، كه همواره بر سر راه آدميان است. خداوند هرگز انسان ها را بدون پيامبر، يا كتابى آسمانى، يا برهانى قاطع، يا راهى استوار، رها نساخته است، پيامبرانى كه با اندك بودن ياران، و فراوانى انكار كنندگان، هرگز در انجام وظيفه خود كوتاهى نكردند. بعضى از پيامبران، بشارت ظهور پيامبر آينده را دادند و برخى ديگر را پيامبران گذشته معرّفى كردند. بدين گونه قرن ها پديد آمد، و روزگاران سپرى شد، پدران رفتند و فرزندان جاى آنها را گرفتند.

مبعث النبي
إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ (صلى الله عليه وآله) لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِيِّينَ مِيثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ كَرِيماً مِيلَادُهُ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ يَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَيْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِي اسْمِهِ أَوْ مُشِيرٍ إِلَى غَيْرِهِ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَكَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ ثُمَّ اخْتَارَ سُبْحَانَهُ لِمُحَمَّدٍ (صلى الله عليه وآله) لِقَاءَهُ وَ رَضِيَ لَهُ مَا عِنْدَهُ وَ أَكْرَمَهُ عَنْ دَارِ الدُّنْيَا وَ رَغِبَ بِهِ عَنْ مَقَامِ الْبَلْوَى فَقَبَضَهُ إِلَيْهِ كَرِيماً (صلى الله عليه وآله) وَ خَلَّفَ فِيكُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِيَاءُ فِي أُمَمِهَا إِذْ لَمْ يَتْرُكُوهُمْ هَمَلًا بِغَيْرِ طَرِيقٍ وَاضِحٍ وَ لَا عَلَمٍ قَائِمٍ .

5-  فلسفه بعثت پيامبر خاتم (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم )
تا اين كه خداى سبحان، براى وفاى به وعده خود، و كامل گردانيدن دوران نبوّت، حضرت محمّد (كه درود خدا بر او باد) را مبعوث كرد، پيامبرى كه از همه پيامبران پيمان پذيرش نبوّت او را گرفته بود، نشانه هاى او شهرت داشت، و تولّدش بر همه مبارك بود. در روزگارى كه مردم روى زمين داراى مذاهب پراكنده، خواسته هاى گوناگون، و روش هاى متفاوت بودند: عدّه اى خدا را به پديده ها تشبيه كرده و گروهى نام هاى ارزشمند خدا را انكار و به بت ها نسبت مى دادند، و برخي به غير خدا اشاره مى كردند. پس خداى سبحان، مردم را به وسيله محمد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) از گمراهى نجات داد و هدايت كرد، و از جهالت رهايى بخشيد. سپس ديدار خود را براى پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) بر گزيد، و آنچه نزد خود داشت براى او پسنديد و او را با كوچ دادن از دنيا گرامى داشت، و از گرفتارى ها و مشكلات رهايى بخشيد و كريمانه قبض روح كرد.
6.ضرورت امامت پس از پيامبران الهى
رسول گرامى اسلام، در ميان شما مردم جانشينانى برگزيد كه تمام پيامبران گذشته براى امّت هاى خود برگزيدند، زيرا آنها هرگز انسان ها را سرگردان رها نكردند و بدون معرّفى راهى روشن و
نشانه هاى استوار، از ميان مردم نرفتند . ...}

ادامه دارد ...

@soltannasir
🌏🌍🌎🌞🌛🌝

@soltannasir

     { مسبحات و چاکراها 124 }

       { تعلیقات 34 }

 { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن 14 }

ادامه ...👇

{ ...خلق الملائكة

ثُمَّ فَتَقَ مَا بَيْنَ السَّمَوَاتِ الْعُلَا فَمَلَأَهُنَّ أَطْوَاراً مِنْ مَلَائِكَتِهِ مِنْهُمْ سُجُودٌ لَا يَرْكَعُونَ وَ رُكُوعٌ لَا يَنْتَصِبُونَ وَ صَافُّونَ لَا يَتَزَايَلُونَ وَ مُسَبِّحُونَ لَا يَسْأَمُونَ لَا يَغْشَاهُمْ نَوْمُ الْعُيُونِ وَ لَا سَهْوُ الْعُقُولِ وَ لَا فَتْرَةُ الْأَبْدَانِ وَ لَا غَفْلَةُ النِّسْيَانِ وَ مِنْهُمْ أُمَنَاءُ عَلَى وَحْيِهِ وَ أَلْسِنَةٌ إِلَى رُسُلِهِ وَ مُخْتَلِفُونَ بِقَضَائِهِ وَ أَمْرِهِ وَ مِنْهُمُ الْحَفَظَةُ لِعِبَادِهِ وَ السَّدَنَةُ لِأَبْوَابِ جِنَانِهِ وَ مِنْهُمُ الثَّابِتَةُ فِي الْأَرَضِينَ السُّفْلَى أَقْدَامُهُمْ وَ الْمَارِقَةُ مِنَ السَّمَاءِ الْعُلْيَا أَعْنَاقُهُمْ وَ الْخَارِجَةُ مِنَ الْأَقْطَارِ أَرْكَانُهُمْ وَ الْمُنَاسِبَةُ لِقَوَائِمِ الْعَرْشِ أَكْتَافُهُمْ نَاكِسَةٌ دُونَهُ أَبْصَارُهُمْ مُتَلَفِّعُونَ تَحْتَهُ بِأَجْنِحَتِهِمْ مَضْرُوبَةٌ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ مَنْ دُونَهُمْ حُجُبُ الْعِزَّةِ وَ أَسْتَارُ الْقُدْرَةِ لَا يَتَوَهَّمُونَ رَبَّهُمْ بِالتَّصْوِيرِ وَ لَا يُجْرُونَ عَلَيْهِ صِفَاتِ الْمَصْنُوعِينَ وَ لَا يَحُدُّونَهُ بِالْأَمَاكِنِ وَ لَا يُشِيرُونَ إِلَيْهِ بِالنَّظَائِرِ .

دوّم-  شگفتى خلقت فرشتگان:
سپس آسمان هاى بالا را از هم گشود، و از فرشتگان گوناگون پر نمود. گروهى از فرشتگان همواره در سجده اند و ركوع ندارند و گروهى در ركوعند و ياراى ايستادن ندارند و گروهى در صف هايى ايستاده اند كه پراكنده نمى شوند و گروهى همواره تسبيح گويند و خسته نمى شوند و هيچ گاه خواب به چشمشان راه نمى يابد، و عقل هاى آنان دچار اشتباه نمى گردد، بدن هاى آنان دچار سستى نشده، و آنان دچار بى خبرى برخاسته از فراموشى نمى شوند. برخى از فرشتگان، امينان وحى الهى، و زبان گوياى وحى براى پيامبران مى باشند، كه پيوسته براى رساندن حكم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعى از فرشتگان حافظان بندگان، و جمعى ديگر دربانان بهشت خداوندند. بعضى از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته، و گردن هاشان از آسمان فراتر، و اركان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهى بر دوش هايشان استوار است، برابر عرش خدا ديدگان به زير افكنده، و در زير آن، بالها را به خود پيچيده اند. ميان اين دسته از فرشتگان با آنها كه در مراتب پايين ترى قرار دارند، حجاب عزّت، و پرده هاى قدرت، فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وهم و خيال، در شكل و صورتى نمى پندارند، و صفات پديده ها را بر او روا نمى دارند،
 
هرگز خدا را در جايى محدود نمى سازند، و نه با همانند آوردن، به او اشاره مى كنند .

صفة خلق آدم عليه السلام
ثُمَّ جَمَعَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَزْنِ الْأَرْضِ وَ سَهْلِهَا وَ عَذْبِهَا وَ سَبَخِهَا تُرْبَةً سَنَّهَا بِالْمَاءِ حَتَّى خَلَصَتْ وَ لَاطَهَا بِالْبَلَّةِ حَتَّى لَزَبَتْ فَجَبَلَ مِنْهَا صُورَةً ذَاتَ أَحْنَاءٍ وَ وُصُولٍ وَ أَعْضَاءٍ وَ فُصُولٍ أَجْمَدَهَا حَتَّى اسْتَمْسَكَتْ وَ أَصْلَدَهَا حَتَّى صَلْصَلَتْ لِوَقْتٍ مَعْدُودٍ وَ أَمَدٍ مَعْلُومٍ ثُمَّ نَفَخَ فِيهَا مِنْ رُوحِهِ فَمَثُلَتْ إِنْسَاناً ذَا أَذْهَانٍ يُجِيلُهَا وَ فِكَرٍ يَتَصَرَّفُ بِهَا وَ جَوَارِحَ يَخْتَدِمُهَا وَ أَدَوَاتٍ يُقَلِّبُهَا وَ مَعْرِفَةٍ يَفْرُقُ بِهَا بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ الْأَذْوَاقِ وَ الْمَشَامِّ وَ الْأَلْوَانِ وَ الْأَجْنَاسِ مَعْجُوناً بِطِينَةِ الْأَلْوَانِ الْمُخْتَلِفَةِ وَ الْأَشْبَاهِ الْمُؤْتَلِفَةِ وَ الْأَضْدَادِ الْمُتَعَادِيَةِ وَ الْأَخْلَاطِ الْمُتَبَايِنَةِ مِنَ الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ وَ الْبَلَّةِ وَ الْجُمُودِ وَ اسْتَأْدَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ الْمَلَائِكَةَ وَدِيعَتَهُ لَدَيْهِمْ وَ عَهْدَ وَصِيَّتِهِ إِلَيْهِمْ فِي الْإِذْعَانِ بِالسُّجُودِ لَهُ وَ الْخُنُوعِ لِتَكْرِمَتِهِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ اعْتَرَتْهُ الْحَمِيَّةُ وَ غَلَبَتْ عَلَيْهِ الشِّقْوَةُ وَ تَعَزَّزَ بِخِلْقَةِ النَّارِ وَ اسْتَوْهَنَ خَلْقَ الصَّلْصَالِ فَأَعْطَاهُ اللَّهُ النَّظِرَةَ اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ وَ اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِيَّةِ وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَةِ فَقَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ . ...}

ادامه دارد ...

@soltannasir
💦💧🌊🌫🌫🌪💨🌙💫⭐️☀️☀️✨🌟⚡️💥🔥🌈🌚🌝🌞🌛🌜

@soltannasir

     { مسبحات و چاکراها 122 }

          { تعلیقات 32 }

{ نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن 12 }

ادامه ...👇

پیش از نقل روایت اسطوره ای و تحلیل آن خطبه اول حضرت امیرالمومنین (ع) را در چگونگی آفرینش از کتاب نهج البلاغه  نقل می نماییم . تا در ادامه به نقل روایت اسطوره آفرینش و تطبیق و تحلیل آن بپردازیم .

خطبه امیرالمومنین (ع) : 👇

{ 1-  و من خطبة له (عليه السلام) يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم و فيها ذكر الحج و تحتوي على حمد الله و خلق العالم و خلق الملائكة و اختيار الأنبياء و مبعث النبي و القرآن و الأحكام الشرعية :

عجز الانسان عن معرفة الله
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَ لَا يُحْصِي نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ وَ لَا يُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ الَّذِي لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ الَّذِي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لَا وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ فَطَرَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّيَاحَ بِرَحْمَتِهِ وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدَانَ أَرْضِهِ

خطبه ها
(امام عليه السّلام در اين سخنرانى از آفرينش آسمان و زمين و آفرينش انسان ياد مى كند)
1.عجز انسان از شناخت ذات خدا

سپاس خداوندى را كه سخنوران از ستودن او عاجزند، و حسابگران از شمارش نعمت هاى او ناتوان، و تلاشگران از اداى حق او درمانده اند. خدايى كه افكار ژرف انديش، ذات او را درك نمى كنند و دست غوّاصان درياى علوم به او نخواهد رسيد. پروردگارى كه براى صفات او حدّ و مرزى وجود ندارد، و تعريف كاملى نمى توان يافت و براى خدا وقتى معيّن، و سر آمدى مشخّص نمى توان تعيين كرد. مخلوقات را با قدرت خود آفريد، و با رحمت خود بادها را به حركت در آورد و به وسيله كوه ها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل كرد.

الدین و معرفة الله

أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِيقُ بِهِ وَ كَمَالُ التَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ وَ كَمَالُ تَوْحِيدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ وَ كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَيْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَةِ فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ وَ مَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ وَ مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ وَ مَنْ قَالَ فِيمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ عَلَا مَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُ كَائِنٌ لَا عَنْ حَدَثٍ مَوْجُودٌ لَا عَنْ عَدَمٍ مَعَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ لَا بِمُقَارَنَةٍ وَ غَيْرُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ لَا بِمُزَايَلَةٍ فَاعِلٌ لَا بِمَعْنَى الْحَرَكَاتِ وَ الْآلَةِ بَصِيرٌ إِذْ لَا مَنْظُورَ إِلَيْهِ مِنْ خَلْقِهِ مُتَوَحِّدٌ إِذْ لَا سَكَنَ يَسْتَأْنِسُ بِهِ وَ لَا يَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ.

2.دين و شناخت خدا
 سر آغاز دين، خداشناسى است، و كمال شناخت خدا، باور داشتن، او، و كمال باور داشتن خدا، شهادت به يگانگى اوست و كمال توحيد (شهادت بر يگانگى خدا) اخلاص، و كمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا كردن است، زيرا هر صفتى نشان مى دهد كه غير از موصوف، و هر موصوفى گواهى مى دهد كه غير از صفت است، پس كسى كه خدا را با صفت مخلوقات تعريف كند او را به چيزى نزديك كرده،  و با نزديك كردن خدا به چيزى، دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا، اجزايى براى او تصوّر نموده و با تصّور اجزا براى خدا، او را نشناخته است. و كسى كه خدا را نشناسد به سوى او اشاره مى كند و هر كس به سوى خدا اشاره كند، او را محدود كرده، به شمارش آورده. و آن كس كه بگويد «خدا در چيست» او را در چيز ديگرى پنداشته است، و كسى كه بپرسد «خدا بر روى چه چيزى قرار دارد» به تحقيق جايى را خالى از او در نظر گرفته است، در صورتى كه خدا همواره بوده، و از چيزى به وجود نيامده است. با همه چيز هست، نه اينكه همنشين آنان باشد، و با همه چيز فرق دارد نه اينكه از آنان جدا و بيگانه باشد. انجام دهنده همه كارهاست، بدون حركت و ابزار و وسيله، بيناست حتّى در آن هنگام كه پديده اى وجود نداشت، يگانه و تنهاست، زيرا كسى نبوده تا با او انس گيرد، و يا از فقدانش وحشت كند . ...}

ادامه دارد ...
@soltannasir
🌎🌍🌏🌕🌖🌗🌘🌑🌜🌛🌞🌝🌚🌔🌓🌒🌙💧💦🌫🌪🌊💨

@soltannasir

         { پاسخ به سوالات 99 }

 { بخش هایی از تفسیر سوره واقعه از دروس حضرت مولانا زین الدین }


بسیاری  از خوانندگان گرامی در این شش ماهه اخیر از مولانا زین الدین پرسیدند که ایشان کیست ? ( بیش از 10 سوال به فقیر در باب ایشان ارسال شده است )


حضرت مولانا زین الدین استاد علی الاطلاق فقیر در بعضی علوم می باشند .
ایشان 👈علی الظاهر 👉در قید حیات نیستند  .
از ایشان اثری مکتوب تا آنجا که فقیر اطلاع دارم بر جای نمانده است .
 بخش هایی از دروس ابتدایی کانال ، نظیر قسمت اربعین فصول و عناصر ، و اربعین هرمی و مثلثی و مخروطی  متعلق به ایشان بود . در بعضی مواقع از ایشان با نام استاد مرحومم یاد نمودم . اما معرفی کامل ایشان ، در هنگام بستن مجموعه کانال های سلطان نصیر ، انجام خواهد شد .
مطمئنا در آینده نیز مطالب ارزشمندی از ایشان در دروس خواهد آمد .

روزگاری که گروه هایی تحت نام سلطان نصیر ، وجود داشت . و فقیر ابتدا در پشت پرده و سپس مستقیما به تدریس در گروه ها  پرداختم . و این گروه ها به کار خویش پایان داد . تجربه تلخ گروه ها و عدم خروجی لازم ، باعث شد که فقیر از باز نمودن کانال ، هر چند که قول آن را پیشتر داده بودم خودداری نمایم . اگر امر ایشان ( مولانا زین الدین )نبود که فرمودند به فلانی بگو که پرورش دهنده باشد . و همچنین توصیه استاد دیگر فقیر که تدریس هم عبادت است . هرگز زیر بار مسئولیت تدریس نمی رفتم . و به سلوک آرام خویش ادامه می دادم .

اما پاسخ به این سوال که برای افزایش نور و کمک به جبهه مبارزه در تقابل نور و ظلمت چه نماییم ?

خداوند رحمت کند حضرت آیت الله العظمی بهجت فومنی را که هر گاه از ایشان سوال می نمودند . چه ذکری بگوییم و چه عملی نماییم ?
ایشان پاسخ می دادند ترک گناه .
ترک گناه مثل چشمه ای است که همه چیز را خود به دنبال دارد.
شما گناه را ترک کنید ، دستورات بعدی و عبادات دیگر خود به خود به سمت شما می آید.

حال بخش هایی از تفسیر سوره واقعه از مولانا زین الدین  :👇

{ برای چشم ، وقایعی پیش می آید و آن را از فیض نور محروم می سازد . مثل گناه که چشم را کم بین می نماید ؛ یعنی چشم را از درک کامل اشیاء محروم می سازد .

واقعه برای گوش پیش می آید : گناه شنیدن غنا ، غیبت ، ناسزا ، فحش شنیدن . آن گوش دیگر حکمت نشنود و در گوشش پیری و بیماری گوش پدید آید ؛ خصوصاً زوال عقل .

واقعه برای لسان : غیبت کردن ، خبر بردن و آوردن ، تهمت زدن ، حرف ناسزا و توهین به هر بنده ای خواه گناهکار یا بی گناه ، کافر یا مومن فرقی نمی کند . و ...
حکمت در آن زبان جاری نشود و در آخر از دستگاه تنفس و ریه و حلق و کام و زبان بیماری جسمانی پدیدش آید . 

هر کدام از اعضاء و جوارح آدمی که واقعه یا  وقایع منفی و گناه برایش پدید آید . نور معنوی و مادی در آن عضو به تدریج خاموش خواهد شد . در هر نقطه  از زمین . بدانید که نسبت این 👈وقایع است که در 👈آخر الزمان برای زمین پیش می آید و آن را از فیض 👈نور محروم می سازد . ...}

نکته : ان شاءالله هفته آینده شرحی بر این تفسیر از احادیث معصومین و نوشته های عرفای شامخ امت خواهیم نوشت .

آری ترک گناه بسیار مهم است و آسان هم نیست . در پاسخ به آن عزیزانی که به دنبال دستور گرفتن از فقیر هستند . باید بگویم همانطور که فقیر گفته ام . فقیر استاد نیستم و در ضمن محیط مجاز برای دادن دستور چندان مناسب نیست . فقیر بخلی ندارم و ممکن است بعضی دستورات را در کانال نقل نمایم . اما به کسی دستور خاص ترجیجاً نمی دهم . بعضی دستورات خاص را در کانال می گذارم و هر کس خواست خود استفاده نماید  .

 از حضرت آیت الله العظمی بهجت فومنی نقل است که ایشان می فرمودند : 👇

{ خداوند توفيق بدهد به اينكه هر چه می دانيم عمل نماييم ؛ اگر عمل كرديم به آنچه كه مي دانيم و زير پا نگذاشتيم و چشممان را نپوشانديم [كار درست می شود] ؛ ولی اگر چشم را پوشانديم و [مثلاً] دست روی چشم بگذاريم ، قسم می خوريم كه الآن روز را نمي بينيم !! راست هم هست ، دروغ نيست . تا كسی دستش را جلوی چشمش گذاشته روز و شب را نمی بيند ، هيچ چيز ديگر را هم نمی بيند . عمل نكردن به معلومات هم همينطور است.
تبديل مجهولات به معلومات « من عمل بما علم أورثه الله علم ما لا يعلم » هر كسي به معلوماتش عمل كند ، خداوند مجهولاتش را معلومات می کند .  ...}

ادامه دارد ...

@soltannasir
🌞🌝✨⚡️💫

'''

 

 

@soltannasir

 

 

با سلام خدمت خوانندگان عزیز و گرامی

با توجه به بعضی سوالات و شبهات پیش آمده

باید بگویم که مطالب کانال تلگرامی سلطان نصیر در صفحه ای در اینیستا گرام و صفحه ای در فیس بوک و وبلاگی کپی می شود .

اما این صفحات و وبلاگ زیر نظر فقیر اداره نمی شوند .

فقیر از عزیزانی که زحمت می کشند و مطالب کانال را در محیط های مجازی دیگر برای مخاطبین ارسال می نمایند تشکر و قدردانی می نمایم .

اما با اینحال برای پاسخ به بعضی شبهات باید بگویم فقیر تنها نویسنده همین کانال تلگرامی  هستم و تنها👈این کانال👉 زیر نظر بنده اداره می شود .

 

و تنها راه ارتباطی با فقیر جیمیل زیر می باشد : 👇

 

Soltan313nasir@gmail.com

 

با تشکر : نویسنده سلطان نصیر

نویسنده مقالات کانال تلگرام سلطان نصیر بازدید : 124 چهارشنبه 22 شهریور 1396 نظرات (0)

@soltannasir

      { مسبحات و چاکراها 118 }

          { تعلیقات 28 }

 { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن8}

ادامه ...👇

{ ...و این همان معنی فرمایش خداوند متعال است که فرموده : و او همان کسی است که آدمی را از آب بیافرید و او را دارای نسب و پیوند (داماد ) قرار داد و پروردگار تو به این کارها توان مند است » . }

همچنین در قرآن مجید در آیات سور دیگری نیز اشاره به دریای شور و شیرین شده است . یکی از این سور ، سوره  مبارکه الرحمن است . که در آیات 19 الی 22 به این دو  دریا اشاره شده است : 👇

{ مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (19) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (20)  فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22)= دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.(۱۹)  اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند.(۲۰)پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار می کنید؟(۲۱)  از آن دو، مروارید و مرجان خارج می شود.(۲۲) }

در تفسیر روایی البرهان در ذیل این آیه اینگونه آمده است :👇

{۱۰۸۶۲/۱) علی بن ابراهیم با سند خود از یحیی بن سعید قطان روایت کرده است که گفت : از امام صادق (ع) شنیدم که درباره فرمایش خدای عزّ و جلّ : «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ * بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ » می فرمود :👈 امام علی (ع) و👈 فاطمه (س) دو دریای عمیق هستند که یکی بر دیگری طغیان و ظلم نمی کند ،« یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجان»ُ ، امام حسن (ع)و حسین (ع)از آنان خارج (و متولد) گردیده اند . }

نکته 1: عزیزان دقت نمایید الله تبارک تعالی در آیه 53 سوره فرقان سخن از دو دریای شیرین و شور نموده و سپس در آیه 54 سوره فرقان اشاره به خلقت بشر از آب نموده است . و سپس در ادامه به انتقاد از مشرکین می پردازد که غیر خدا را می پرستند .

نکته 2: در حدیث دیدیم که دو دریای سوره الرحمن یکی به امیرالمومنین تأویل شده بود و دیگری به حضرت فاطمه (س) یعنی یکی مذکر است و دیگری مونث می باشد.

نکته جالب اینجاست که در بعضی اساطیر ، نظیر اساطیر سومری ، خلقت اولیه آسمان و زمین و همه موجودات از اقیانوس بزرگ کیهانی صورت گرفته است . که یکی شیرین و دیگری شور می باشد . و یکی مونث و دیگری مذکر است . حتی خلقت ایزدان که با کواکب و قوای طبیعت نسبت دارند از درون این اقیانوس اولیه انجام می شود . لوح اول اسطوره و حماسه آفرینش بابلی اینگونه آغاز می شود : 👇

{ هنگامی که نه آسمان بود ، نه زمین ، نه بلندا ، نه ژرفا ، نه نام ، هنگامی که آپسو آب شیرین و نخستین مولّد تنها بود ، و تیامت تلخ آب ( و شور ) و آن نیز به زهدان یا مومّوری خود باز همی گردد ، بدان هنگام که 👈 هیچ ایزدی نبود . هنگامی که شیرین و تلخ با هم آمیختند ، نیزاری به جنبش در نیامد و بوریایی آب را گل آلوده نساخت ، ایزدان بی نام ، بی سرشت و بی آینده بودند . آنگاه ایزدان از آپسو ( آب شیرین ) و تیامت ( آب تلخ و شور ) آفریده شدند . در آب ها ،گل و لای در آب ها رسوب کرد ، لحمو(لخمو) و لحامو (لخامو) نام یافتند ، (دو اژدرمار یا. خزنده غول پیکر و عظیم که مذکر و مونث بودند  ) هنوز جوان بودند ، هنوز قد نیافراشته بودند . هنگامی که انشار ( ان = خدای آسمان  ) و کیشار (کی =خدای زمین) از آن دو پیشی جستند . 👈 مرزهای آسمان و زمین گسترده گشت . ....}( کتاب جهان اسطوره ها صفحه 166)

نکته : آپسو ( آب شیرین ) مذکر و تیامت ( آب تلخ ) مونث است . مومّوری ، آشوب امواج است که خود ایزدی دیگر است . باید توجه داشت که در نزد قدما  همه قوای طبیعت دارای نفس می باشند که این نفس نوعی تشخص فردی و صورت مثالی دارد که قدما این صورت را خدای آن شیء طبیعی در نظر می گرفتند .

ادامه دارد ...


@soltannasir
🌊🌊

@soltannasir

     { مسبحات و چاکراها 117 }

          { تعلیقات 27 }

 { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 7 }

ادامه ...👇

عزیزان آیات و احادیث و اساطیری که در متن می آید را با دقت مطالعه نمایید و در خاطر بسپارید . زیرا در هنگام تحلیل متن بدان نیاز داریم از آنجایی که مطالب روزانه نوشته می شود . در نتیجه صبور باشید تا مطالب شکل و قوام لازم را پیدا نماید . و آنگاه ملاحظه نمایید که چگونه بین دین و اسطوره پیوند وجود دارد . و چگونه اسطوره هر چند که حاوی نوعی بینش شرک آمیز است می تواند به ما در فهم بهتر دین کمک نماید .

الله تبارک تعالی در آیات 53 الی 55 سوره مبارکه فرقان می فرماید : 👇

{ وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ 👈الْبَحْرَيْنِ هَذَا 👈عذْبٌ 👈فرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا ﴿۵۳﴾ وَهُوَ الَّذِي 👈خلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا ﴿۵۴﴾ وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُهُمْ وَلَا يَضُرُّهُمْ وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِيرًا﴿۵۵﴾ = و اوست كسى كه دو دريا را موج‏زنان به سوى هم روان كرد اين يكى شيرين [و] گوارا و آن يكى شور [و] تلخ است و ميان آن دو مانع و حريمى استوار قرار داد (۵۳) و اوست كسى كه از آب بشرى آفريد و او را [داراى خويشاوندى] نسبى و دامادى قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست (۵۴) و غير از خدا چيزى را مى ‏پرستند كه نه سودشان مى‏ دهد و نه زيانشان مى ‏رساند و كافر همواره در برابر پروردگار خود همپشت [دشمنان ] است (۵۵) }

ابتدا احادیث مربوط به تفسیر این آیات به نقل از تفسیر روایی البرهان : 👇

{ 8220/1) علی بن ابراهیم گفته است : (درباره) فرمایش خداوند متعال «وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ» از ابوالجارود روایت کرده است که امام باقر فرموده : خداوند دو دریا را ارسال نموده است ، «هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاج» منظور از «اجاجٌ» (آب شور همراه با) تلخی است ، «وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا» منظور مانع (از اختلاط و امتزاج با یکدیگر) است ، «وَحِجْرًا مَحْجُورًا» یعنی حرام قطعی ، که ممنوعیت کلی خواهد بود (و طعم هیچ کدام با دیگر ممزوج نخواهد شد).

8221/1) . کلینی با سند خود از برید عجلی روایت کرده است ، که گفت : از امام باقر (ع) درباره فرمایش خدای عزّ و جل «وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا » _ و او همان کسی است که آدمی را از آب بیافرید و او را دارای نسب و پیوند (داماد) قرار داد و پروردگار تو به این کارها توانمند است _ سوال کردم ?
فرمود : خداوند متعال 👈آدم را از آب شیرین و گوارا آفرید و همسرش (حوا) را از سنخ و اصل او آفرید _ از پایین ترین و آخرین دنده هایش _ و به وسیله همان دنده (خویشاوندان) سببی و نسبی را قرار داد ، سپس حوا را به همسری آدم در آورد و به وسیله این برنامه ، در میان آنان داماد (خویشاوندان سببی) ایجاد نمود ، و این همان فرمایش خداوند است که فرمود : «نسباً و صهرًا» ،بنابراین ، ای برادر قبیله بنی عجل «نسب» ، آن خویشاوندانی هستند که از طرف مرد باشند و «صهر» از طرف زن می باشد .

8223/3).محمد بن عباس با سند خود از ابو مالک روایت کرده است ، که گفت : ابن عباس در مورد فرمایش خدای عزّ و جلّ : «وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا» گفته است : این آیه درباره پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) نازل شده است که حضرت ، دختر خود ( حضرت فاطمه س) را به ازدواج علی (ع) در آورد و او پسر عمویش بود ، پس او هم «نسب» می باشد و هم «صهر» خواهد بود .

8224/4). همچنین با سند خود از جابر جعفی ، به نقل از عکرمه ، از ابن عباس ، روایت کرده است که گفت : در مورد فرمایش خدای عز و جل : « وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا» ،گفته است : هنگامی که خداوند آدم (ع) را آفرید ، او را از نطفه آفرید که آن را به نور خود ممزوج نموده بود ، سپس آن را در وجود آدم (ع) ودیعه نهاد و بعد از او در شیث ، انوش ، قینان و همچنین یکی پس از دیگری تا آن که به ابراهیم (ع) و از او به اسماعیل رسید وهمچنان نسل اندر نسل از صلب (پشت) های پاک و رحم های مطهر منتقل گردید تا در عبدالمطلب ودیعه قرار گرفت و در آن جا نور به دو قطعه تقسیم شد : یک قطعه در وجود عبدالله قرار گرفت که حضرت محمد(ص) از آن تولد یافت و قطعه دیگر در وجود ابوطالب قرار گرفت که علی (ع) از آن تولد یافت .
سپس خداوند نکاح را بین ایشان تألیف و مأنوس گردانید . و علی(ع) با فاطمه(س) ازدواج نمود و این همان معنای فرمایش خداوند متعال است که فرموده:  ...}

ادامه دارد .

@soltannasir
💧

@soltannasir

      {مسبحات و چاکراها 115}

            { تعلیقات 25 }

{ نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 5 }

ادامه ...👇

حال تعدادی از احادیث معصومین را که مرتبط با موضوع مورد بحث بوده به عنوان شاهد می آوریم . البته فقیر این  احادیث را که در ادامه خواهند آمد را بررسی سندی ننموده ام . به فرض احتمالی اشکال بر سند بعضی از این احادیث ، شاید بتوان بر بخش هایی از محتویات  حدیث مناقشه نمود . اما با اینحال آنچه که از مجموع آیات و روایات در باب آسمان و جهان استنباط می شود . سنخیت چندانی با 👈 کیهان شناسی جدید ندارد . حتی با آنچه که ما بر زمین و آسمان می بینیم نیز سنخیت کامل ندارد  و با عصر اسطوره سنخیت بیشتری دارد . عصری که جهان شکل دیگری بوده و با شروع آخرالزمان ، که مرز ها بار دیگر باز شود . جهان به سیمای حقیقی خویش بر جهانیان آشکار خواهد شد .

حدیث : 👇

{ «حَدِیثُ الْبَحْرِ مَعَ الشَّمْسِ»

41_ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیم َ، عَنْ أَبِیه ِ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ سِنَان ٍ ، عَنْ مَعْرُوفِ بْنِ خَرَّبُوذَ، عَنِ الْحَکَمِ بْنِ الْمُسْتَوْرِدِ ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام، قَالَ : «إِنَّ مِنَ الاْءَقْوَاتِ الَّتِی قَدَّرَهَا اللّهُ لِلنَّاسِ مِمَّا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ الْبَحْرَ الَّذِی خَلَقَهُ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالاْءَرْضِ » ، قَالَ: «وَإِنَّ اللّهَ قَدْ قَدَّرَ فِیهَا مَجَارِیَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ وَالنُّجُومِ وَالْکَوَاکِبِ، وَقَدَّرَ ذلِکَ کُلَّهُ عَلَی الْفَلَکِ، ثُمَّ وَکَّلَ بِالْفَلَکِ مَلَکاً وَمَعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ ، فَهُمْ یُدِیرُونَ الْفَلَک َ، فَإِذَا أَدَارُوهُ دَارَتِ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْکَوَاکِبُ مَعَهُ، فَنَزَلَتْ فِی مَنَازِلِهَا الَّتِی قَدَّرَهَا اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِیهَا لِیَوْمِهَا وَلَیْلَتِهَا ، فَإِذَا کَثُرَتْ ذُنُوبُ الْعِبَادِ وَأَرَادَ اللّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالی أَنْ یَسْتَعْتِبَهُمْ بِآیَةٍ مِنْ آیَاتِهِ، أَمَرَ الْمَلَکَ الْمُوَکَّلَ بِالْفَلَکِ أَنْ یُزِیلَ الْفَلَکَ الَّذِی عَلَیْهِ مَجَارِی الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ وَالنُّجُومِ وَالْکَوَاکِبِ، فَیَأْمُرُ الْمَلَکُ أُولئِکَ السَّبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ أَنْ یُزِیلُوهُ عَنْ مَجَارِیهِ».  قَالَ: «فَیُزِیلُونَهُ فَتَصِیرُ الشَّمْسُ فِی ذلِکَ الْبَحْرِ الَّذِی یَجْرِی فِی الْفَلَکِ» قَال َ: «فَیَطْمِسُ ضَوْوءُهَا، وَیَتَغَیَّرُ لَوْنُهَا، فَإِذَا أَرَادَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ أَنْ یُعَظِّمَ الاْآیَةَ، طَمَسَتِ الشَّمْسُ فِی الْبَحْرِ عَلی مَا یُحِبُّ اللّهُ أَنْ یُخَوِّفَ خَلْقَهُ بِالاْآیَةِ» قَالَ: «وَذلِکَ عِنْدَ انْکِسَافِ الشَّمْسِ» قَالَ: «وَکَذلِکَ یَفْعَلُ بِالْقَمَرِ». 
قَالَ: «فَإِذَا أَرَادَ اللّهُ أَنْ یُجَلِّیَهَا أَوْ یَرُدَّهَا إِلی مَجْرَاهَا، أَمَرَ الْمَلَکَ الْمُوَکَّلَ بِالْفَلَکِ أَنْ یَرُدَّ الْفَلَکَ إِلی مَجْرَاهُ، فَیَرُدُّ الْفَلَکَ، فَتَرْجِعُ الشَّمْسُ إِلی مَجْرَاهَا» قَالَ: «فَتَخْرُجُ مِنَ الْمَاءِ وَهِیَ کَدِرَةٌ» قَالَ: «وَالْقَمَرُ مِثْلُ ذلِکَ». قَالَ: ثُمَّ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام: «أَمَا إِنَّهُ لاَ یَفْزَعُ لَهُمَا، وَلاَ یَرْهَبُ بِهَاتَیْنِ الاْآیَتَیْنِ إِلاَّ مَنْ کَانَ مِنْ شِیعَتِنَا، فَإِذَا کَانَ کَذلِکَ فَافْزَعُوا إِلَی اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ ثُمَّ ارْجِعُوا إِلَیْهِ».

حكم بن مستورد از حضرت علی بن الحسین (ع) نقل نموده که فرمود : از چیزهایی که مردم به آن نیاز دارند و خدای عزّ و جلّ برای آنان مقدّر و خلق نموده ، 👈 دریایی است میان آسمان و زمین و خدا مسیر حرکت خورشید و ماه و ستاره ها را در آن قرار داده و همه آنها را بر یک مداری (فلک ) مقرّر فرموده و فرشته ای را بر فلک مأمور نموده که هفتاد هزار فرشته تحت فرمان او هستند و فلک را می چرخانند و وقتی که فلک را به چرخش در آوردند خورشید و ماه و ستارگان با أن می چرخند و هر یک در مدار مخصوص خود دور می زند که روز و شب از آن پدید می آید ، هنگامی که گناه بندگان زیاد شد و خداوند اراده نمود  آنان را بترساند و نشانه ای از عذاب به ایشان نشان دهد به فرشته مأمور فلک دستور می دهد که فلک را از مدار خارج نماید . 😳 آن فرشته به آن هفتاد هزار فرشته زیر دست خود دستور می دهد آنان فلک را از مدار خارج می نمایند و خورشید در آن دریایی قرار می گیرد که در میان آسمان و زمین است و رنگ آن تغییر می کند و نور آن نابود می گردد ، و اندازه تغییر و کم نوری آن به اراده خداوند بستگی دارد که بخواهد بندگان را چه مقدار بترساند ، گرفتگی خورشید همین است . }

ادامه دارد ...

@soltannasir
🌞🌝🌛🌚

@soltannasir

         { پاسخ به سوالات 98}

 { نکاتی از حضرت مولانا زین الدین }


به مناسبت عید غدیر نکاتی را از حضرت مولانا زین الدین به اشتراک می گذرم . باشدکه مفید واقع شود  .

1⃣ : روز عید غدیر ، روزی است که امام علی بن ابی طالب ( ع) بر تخت نشستند . بر اهل طریقت واجب است که در این روز به احترام حضرتش بر روی زمین بنشینند .

2⃣ : اگر شخص مومنی سه روز ترک هر نوع عمل حرام و مکروهی نماید . و نمازهای یومیه خویش را در زمان خویش به جای آورد . آنگاه در شب چهارم 12000 بار ذکر «یاعلی» بگوید . برای هر حاجت شرعی مناسب است .
این عمل را برای حاجت شرعی تنها یک بار می توان به جای آورد . اما برای طی طریق طریق سلوک بارها قابل انجام است .

نکته 1 :  مقصود از ذکر «یا علی» الله تبارک تعالی می باشد .  زیرا اسم «علی» از اسماالله است که ولایت کلیه الهیه بر موجودات از دریچه این اسم ساری است . و امام علی بن ابی طالب (ع) 👈کاملترین👉 مظهر این ولایت مطلقه الهیه می باشند .

نکته 2: این دستور در کتب جفری و  اذکار نیز آمده است .

3⃣ : نکته ای مهم از علم جفر که علمای  این علم ، آن را  از نا اهل می پوشانند .
یکی از قوانین علم جفر قاعده ، ترقی و ترفع و تنزل و مساوات است .
این قاعده در علم الاذکار نیز استفاده می شود .

فرض نمایید می خواهیم غنی شویم و برای اینکار ذکر غنی می گوییم .
می توانیم اسم خود را با اسم مادر و کلمه «کن » (70) و ذکر «غنی » (1060)
جمع نماییم .
و به مدت یک اربعین پس از هر نماز به این تعداد به ذکر غنی مبادرت ورزیم .
یا می توانیم به مدت یک اربعین ، یک نوبت صبح و یک نوبت شب این ذکر را بگوییم .
همچنین می توانیم ذکر غنی را به صورت «الغنی » با الف و لام یک اربعین به عدد 5555 بگوییم .
یا به شکل «یا غنی » با «یا» به عدد 5355 بگوییم .
همچنین می توانیم این ذکر را به مدت یک اربعین به  صورت «غنی »  بدون «الف و لام» و« یا » به عدد 3180 بگوییم .

اما حال باید ببینیم که هدف ما از گفتن ذکر «غنی » چیست ? آیا می خواهیم  از نظر مادی غنی شویم یا از نظر معنوی ?

1: قاعده ترقی  : 👇

اگر بخواهیم از نظر مادی ترقی نماییم و غنی شویم این ذکر را به صورت « غنيً» با تنوین نصب  مي گوییم  .

2 : قاعده ترفع : 👇

اگر بخواهیم از نظر معنوی ترفع پیدا نماییم و غنی شویم . این ذکر را به صورت «غنيٌ» با تنوین رفع می گوییم .

3:  قاعده تنزل : 👇

اگر بخواهیم غنی بودن را در خود و یا هر کس دیگر  تنزل و کاهش دهیم .
این ذکر را به صورت «غنيٍ » با تنوین جر می گوییم .

نکته 3 : در این روش اگر می خواهیم غنی بودن را در کسی تنزل دهیم  باید نام شخص به همراه  نام مادر و کلمه کن (70) و ذکر مربوطه ( در اینجا غنی 1060) را به حساب جمل کبیر محاسبه نمود و یک اربعین پس از هر نماز بدان مبادرت ورزیم . همچنین می توانیم  یک بار از نیمه شب شرعی تا پیش از طلوع آفتاب  و بار دیگر از ظهر تا پیش از 👈 غروب آفتاب بدان مبادرت ورزیم .
علت این امر این است که پس از نیمه شب شرعی تا طلوع آفتاب شب در حال کاهش یافتن است و از ظهر تا پیش از غروب آفتاب نیز روز در حال کاهش یافتن است .

نکته 4: برای ترقی و ترفع قاعده زمان ذکر  برعکس است . یعنی از غروب آفتاب تا نیمه شب شرعی و از طلوع آفتاب تا اذان ظهر از این روش استفاده می شود . زیرا شب و روز در حال افزایش هستند .
و البته به طور خاص زمان ترقی (مادی) از طلوع آفتاب تا یک چهارم روز که حدودا نصف زمان ظهر است می باشد و زمان ترفع از انتهای زمان ترقی تا اذان ظهر می باشد . در شب نیز قاعده به همین منوال است .

نکته 5 : اگر می خواهیم غنی بودن را در شخصی تنزل دهیم . باید ذکر را به بیرون دم بزنیم . اگر ذکر را به درون فرو بریم . عمل بر خود ما نیز تاثیر گذار خواهد بود .

4: قاعده مساوات : 👇

اگر بخواهیم با صفت غنی برابر شویم یا به اصطلاح مساوات یابیم . این اسم را به حالت جزم یا سکون به صورت «غني» می گوییم. 
در این حالت با توجه به استعدادهای مادی و معنوی وجود شخص ، شخص غنی می شود . یعنی اگر شخص در جنبه مادی و کسب درآمد بکوشد به ثروت مادی می رسد . و اگر در جنبه معنوی و علوم معنوی می کوشد . در این علوم غنی می شود.

نکته مهم : اگر بخواهیم شخصی را هلاک نماییم . باید اسم «حی» را با قاعده ذکر شده به طریق تنزل به مدت یک اربعین  قرائت نماییم . تا صفت حیات را در فرد کاهش دهیم .
و سپس اسم ممیت را ابتدا با قاعده ترقی و سپس با ترفع هر کدام به مدت یک اربعین قرائت نماییم . تا شخص هلاک شود.


@soltannasir
🌨🌨🌨

@soltannasir 

 

    { مسبحات و چاکراها 112 } 

 

            { تعلیقات 22 } 

 

{ نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 2 }

 

 

الله تبارک تعالی در سوره مبارکه یس آیات 37  الی 44  در باره حرکت خورشید و ماه می فرماید : 👇

 

{ وَآيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿۳۷﴾ وَالشَّمْسُ 👈 تجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۳۸﴾ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿۳۹﴾ لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۴۰﴾ وَآيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿۴۱﴾وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا يَرْكَبُون َ﴿۴۲﴾ وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ يُنْقَذُونَ ﴿۴۳﴾ إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ ﴿۴۴﴾ = و براى آنان شب پديده شگرفى است كه روز را از آن جدا می سازيم كه آنگاه در تاريكى فرو می روند (37) و خورشيد با قرار و قاعده‏[ى معينش‏] 👈 جريان دارد، اين اندازه آفرينى [خداوند] پيروزمند داناست‏ (38) و ماه را نيز منزلگاههايى مقرر داشته‏ايم تا [در سير خويش‏] همچون شاخه خشكيده ديرينه باز می گردد(39) نه خورشيد را سزاوار است كه [در سير خود] به ماه برسد، و نه شب بر روز سبقت جويد، و همه در سپهرى 👈 شناورند(40) و نشانه‏ اى [ديگر] براى آنان اينكه ما نياكانشان را در كشتى انباشته سوار كرديم(41) و مانند آن براى ايشان مركوبها[ى ديگرى] خلق كرديم(42) و اگر بخواهيم غرقشان مى ‏كنيم و هيچ فريادرسى نمى‏ يابند و روى نجات نمى ‏بينند(43) مگر رحمتى از سوى ما [بينند] و برخوردارى تا زمانى معين‏(44) } 

 

پیش از آنکه به احادیث نقل شده در باب تفسیر این آیات بپردازیم ابتدا نگاهی به بخش هایی از این آیات می نماییم و ترجمه بعضی لغات آن را بررسی می نماییم  : 👇

 

در کتاب مفردات راغب در باره واژه «فَلَكٍ » آمده : 👈#فَلَكٍ  : [اصطلاحا به معنای ]#مدار_ستارگان و تسمیه آن به این خاطر است که همچون #کشتی #شناور می باشد . فرمود : « وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ » [ یس /40]

«فلکة المغزل» : شکاف ریز و دایره وار بالای دوک ریسندگی . 

و جمله ی «  فَلَكٍ ثدی المرأة : سینه های زن برجسته شد . 

« فَلَكٍ  الجدی » : هنگامی که چیزی دایره وار در دهان بزغاله بگذاری که مانع از شیر خوردن او شود .

 

همچنین معنی فَلَكٍ  را «چرخ» ، « گردون «حلقه و دایره هر چیز » ، « آب که باد آن را بجنباند » ، « موج خروشان و گرد دریا » ، « پاره های مدوّر و گرد زمین که از زمینهای پیرامونش بلندتر باشد » ، « هر چیز برجسته و گرد » آورده اند .

 

همچنین در کتاب مفردات راغب در باب  واژه «الْفُلْكِ » آمده : 👈#الْفُلْكِ  : کشتی که این واژه برای مفرد و جمع یکسان به کار می رود اما تقدیرشان متفاوت است .

 

حال بار دیگر به این آیات دقت نمایید . حق تبارک تعالی در آیه 38 سوره مبارکه یس می فرماید : « والشمس تجری .. »  خورشید جریان دارد ! اما در کجا ? بر طبق آیات و احادیث و روایات متعدد و همچنین اساطیر در 👈 #آب . 

زیرا بالای #سقف_آسمان آب است . 

 

نکته 1 : اینکه این آب #مرئی است و در بعدی که ما در آن به سر می بریم قرار دارد یا در بعد دیگری ( بعد اسطوره ای عالم ) که هم اکنون قابلیت رویت ندارد اما در آینده که مرز عوالم باز شود . قابلیت رویت پیدا می نماید مسئله دیگری است که باید جداگانه بررسی شود .  

 

نکته 2: بخشی از این آیات و روایات را در این مجموعه دروس خواهیم آورد لطفا صبور باشید . 

 

الله تبارک تعالی در ادامه در آیه 40 سوره یس می فرماید : « لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ » 

یعنی خورشید و ماه هر کدام در فلکی شناورند ! اما فَلَكٍ  چیست? فَلَكٍ مسیری مدور و حلقه ای است که بنا به روایات در آن آب جاری است . پیشتر اشاره شد که واژه الْفُلْكِ به معنای کشتی می باشد . بنابراین می توان از آیه با توجه به مجموعه آیات و  احادیث و روایت اینگونه برداشت نمود که فَلَكٍ به معنای مسیر مدور آبی است که خورشید به مانند کشتی الْفُلْكِ در آن حرکت مینماید .

 

این تفسیر زمانی قوت می گیرد که ما آیات بعدی سوره  یس یعنی آیات41 الی 44 را مشاهده نماییم . اگر آیه را به گونه ای امروزی تفسیر نماییم و من باب مثال بگوییم خورشید به دور مرکز کهکشان می چرخد و ماه به دور زمین بین آیات 37 الی 40 با آیات بعدی که ناگهان سخن از کشتی و طوفان می نماید . به نوعی ناهماهنگی به وجود می آید . 

جالب است بدانید که در بعضی اساطیر ملل ایزد خورشید سوار بر زورقی مسیر آبی را هر روز در آسمان می پیماید

 

ادامه دارد ...

 

@soltannasir 

🌞🌛🚣

@soltannasir 

 

        { مسبحات و چاکراها 111} 

 

              { تعلیقات 21} 

 

    { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن } 

 

             { خرمگس } 

 

« نقل است که #سقراط خود را به #خرمگس تشبیه می نمود . او در دادگاه محاکمه خویش ، خطاب به آتنی ها می‌گوید: «شما مردم مانند اسب تنبلی هستید که احتیاج دارید برای این که راه بیفتید گاهی خرمگسی به شما نیش بزند و من  همچون آن خرمگسی بوده‌ام که نیشکی می‌زده‌ام و شما را به اندیشیدن وامی‌داشته‌ام و اکنون اگر مرا بکشید، دیگری را مثل من نخواهید یافت.»

 

یکی از مشکلاتی که ما در کشور در باب تحلیل متون مختلف ، نظیر اسطوره داریم  . نگاه صفر یا صد درصدی نسبت به مطالب است .  چنین نگاه مطلق گرایانه ای یک جوینده حقیقت را به سوی حقیقت رهنمون نخواهد نمود .

اسطوره باید درست شناخته و تبیین و تحلیل شود . دلایل متعددی برای شناخت اسطوره ، برای ما دین باوران وجود دارد . فهم بسیاری از آیات قرآن مجید و احادیث معصومین در باب شناخت عالم و کیهان شناسی جز با مطالعه اساطیر کهن ، میسر نخواهد شد .

وقتی به تفاسیری نظیر المیزان و نمونه و سایر تفاسیر نسبتا جدید قرآن ، مراجعه می کنیم  و تفسیر بعضی از آیات کیهان شناسی آن را با احادیثی که در کتب تفسیری روایی نظیر تفسیر قمی و البرهان و نورالثقلین و صافی و .. آمده است . مقایسه می نماییم  .دچار شگفتی می شویم . هر جا حدیثی ، با نظر این مفسرین بزرگوار ، و با علم روز و نظام کیهان شناسی جدید مطابقت نداشته باشد . بدون بررسی سندی ، جزء احادیث بنی اسرائیلی شمرده می شود .

یا گاه نسبت به بعضی احادیث تعمدا چشم پوشی می شود . 

 

نکته : اصولا مسئله روایات بنی اسرائیلی هم به نظر فقیر جزء آن دسته از مسائلی است که بیشتر با نگاه های افراطی و تفریطی روبرو بوده است . 

 

از کتب تفسیری  معاصرین که بگذریم . بعضا کتبی در باب تحلیل نجومی آیات قرآن به بازار کتاب آمده است  . که فقیر نمی دانم بخندم یا بگریم .  

اسم این تفاسیر را حتی بعضا تفسیر به رأی نیز نمی توان گذاشت . بلکه بیشتر باید از آن با نام  تحریف یاد نمود .

 

یکی از عللی که فقیر به تطابق عالم صغیر و کبیر با توجه به آیات قرآن و استفاده از علم طب و اسطوره و نجوم احکامی پرداختم . این بود که پاسخ بعضی شبهاتی که در نسل امروز وجود دارد را با زبان بدن دهم .

برای این منظور ابتدا به مبحث شباهت صور فلکی منطقه البروج با اعضای بدن پرداختم . تا به نوعی پاسخی باشد بر انکار و تمسخر طرفداران نجوم و کیهان شناسی جدید که بدون آنکه سالها وقت مبارک خویش را صرف علم نجوم احکامی نموده باشند . به انکار این علم کهن می پردازند . 

سپس دامنه شباهت را به مسائلی نظیر شجره طوبی ، جنة المأوی و لوح محفوظ و قرآن ، ن و قلم ، رساندم تا با زبان بدن به منکرین حقایق قرآنی که روایت معراج و آیات قرآن در باب شجره طوبی و لوح و قلم و ... را تمسخر  مینمایند . پاسخ داده شود . تا به جایی که در بیرون خویش و یافته های تلسکوپ آلما  بدنبال شجره طوبی و قاب قوسین بگردند . حقیقت را به سادگی در وجود خویش بیابند .

 

اما اکنون قصد دارم تا بار دیگر اندکی به بعضی شباهت های اسطوره ای آیات قرآن و احادیث بپردازم . تا حداقل خوانندگانی که سالها با تفکر اشتباهی که در کشور در باب اسطوره و معارف دینی وجود دارد . در نگاه اشتباه خویش تجدید نظر نمایند .

نگاه اشتباهی که در شکل گیری آن بعضی اساتید دشمن شناس کشور مقصرند .

نگاهی که به شخص اینگونه القا می نماید که من باب مثال هر آنچه که از دنیای شرک آمیز اسطوره های سومری یا مصری آمده ، دارای اشکال است .

تحلیل های سطحی ای که این اساتید از مسائل مختلفی نظیر اسطوره و علوم ماوراء دارند . شاید در سطح عامیانه برای جامعه مفید باشد و باعث در امان ماندن دین افراد جامعه از دستبرد رهزنان دین و ایمان باشد اما در سطح خاص ، برای کشف حقیقت چندان سودی ندارد . 

 رویکرد فقیر در نقطه مقابل است و سعی بر این دارم تا تبیین درستی از اسطوره و نظام آن داشته باشم  . و بخوبی از خطرناک بودن این مسیر آگاهم زیرا باید بر مسیر باریکی گام زنم که شراره های آتش از دو سوی آن زبانه می کشند . اسطوره وادی لغزنده  و جذابی است که از دل شرک می گذرد . تا فکر از این مسیر خطرناک عبور ننماید . حقایق هستی هویدا نخواهند شد . 

 

نکته 2 : در ابتدای کانال مطالب با رویکردی عامیانه به مخاطب ارائه شد اما رفته رفته ، مطالب تحلیلی تر خواهند شد . من باب مثال در ابتدای کانال از پیوند اسماعیلیه و شوالیه های معبد سخن گفتیم . اما در آینده هنگامی که تخصصی تر به اسماعیله بپردازیم ممکن است در جاهایی به نقد اندیشه شان و در جاهایی از آنان دفاع نماییم . زیرا مورخینی که در باب اسماعیلیه قلم زده اند همواره از مخالفین شیعیان از جمله اسماعیلیه بوده اند ! 

 

در ادامه با اسطوره همراه باشید . 😊

 

@soltannasir

🌻


ادامه .همانگونه که در بدن انسان  شجره طوبی (نای و نایژه ها) و بهشت (کیسه های هوایی) و قلم (استخوان جناغ) و لوح محفوظ (ریه ها) در کنار یکدیگر است . در عالم کبیر نیز در کنار یکدیگر میباشند
@soltannasir


نقشه عالم به نقل از دایره المعارف معرفتنامه ابراهیم حقی 1195 هجری قمری که در آن کعبه مرکز جهان هست . به جایگاه شجره طوبی و سدره و در های بهشت و لوح و قلم نگاه نمایید .
@soltannasir


تصویر دستگاه تنفسی ، که بخشی از آن شباهت به ساختار شجره طوبی و یا سدره در آیات و احادیث دارد . نای به مثابه تنه طوبی ، نایژک ها شاخه های طوبی و کیسه های هوایی منزل مومنین می باشد . 
@soltannasir

@soltannasir

       { مسبحات و چاکراها 104 }

               { تعلیقات 14 }

 { تحقیق جایگاه شجره طوبی و سدرة المنتهی و تطابق آن 7 }

ادامه ...👇

{ ...و همین معنای فرمایش خداوند است که فرموده :« وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى * عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى » که منظور موافات و رسیدن به حضرت سدرة المنتهی می باشد و پس از آن که حضرت محمد (ص) به آن جایگاه رسید ، با چشم آیات بزرگ الهی را ملاحظه کرد ، که مقصود بزرگ ترین آیات پروردگار می باشد .
امام باقر(ع) فرمود : 👈 قطر و ضخامت سدره به مقدار مسیر صد سال راه از روزهای دنیا است و هر برگی از آن ، اهل دنیا را می پوشاند و به درستی که خدای عزّ وجلّ فرشته هایی دارد که آن ها را موکل و  مأمور گیاهان و درختان و نخل خرما قرار داده ، به همین خاطر هیچ درخت نخلی نیست مگر آن که همراه آن فرشته ای است و آن را نگهداری می کند و اگر چنین نمی بود درندگان وحشی و حشرات زمین تمام آن ها را با ثمرات و میوه هایشان ، می خوردند .
سپس ( امام باقر ع ) فرمود : و به همین خاطر ( که در کنار هر درخت فرشته ای وجود دارد ) رسول خدا (ص) از ادرار و مدفوع کردن زیر درخت یا نخلی که میوه و ثمر دارد نهی نموده است ، چون فرشته های موکّل در آن جا حضور دارند و بر همین اساس است که درخت و نخل هنگامی که دارای ثمر هست ، مأنوس می باشند ، زیرا فرشته ها در آن جا حاضر هستند . }

در اینجا نقل احادیث در باب شجره طوبی و سدرة المنتهی را به پایان می بریم . احادیث نقل شده در این باره بیش از آنچه بود که در این مختصر آورده شد . هر کس بیش از این را طالب است می تواند به تفسیر روایی البرهان رجوع نماید .

اما حال به بررسی  احادیث نقل شده می پردازیم  : 👇

عده ای از مفسرین با توجه به مضمون حدیثی که می گوید شاخه های شجره طوبی در خانه هر مومنی در بهشت وجود دارد . شجره طوبی را با سدرة المنتهی یکی می دانند . زیرا در سوره نجم و هم در احادیث محل جنة المأوی ،  در نزدیک درخت سدره یا پایین آن دانسته شده است .
عده ای از مفسرین نیز با توجه به بعضی  احادیث مربوط به معراج که در آن رسول الله (ص) ، سدرة المنتهی و شجره طوبی را یکی پس از دیگری مشاهده نموده ، این دو درخت را جدای از یکدیگر می دانند .
اما اینکه در حدیث گاه اصل شجره طوبی در خانه رسول الله(ص) دانسته شده و گاه در خانه امیرالمومنین (ع) در حدیثی بدان پاسخ داده شده که خانه رسول الله و امیرالمومنین در یک مکان است : 👇

{ ابوعلی طبرسی به نقل از حسکانی و با سند او روایت کرده است : امام کاظم (ع) به نقل از پدران بزرگوارش فرمود : از رسول خدا (ص) پیرامون « طوبی » سوال کردند ?
فرمود : درختی است که اصل آن در خانه من می باشد و شاخه های آن در خانه های اهل بهشت منتشر و پراکنده می باشد . و چون مرتبه ای دیگر سوال کردند : فرمود : (اصل آن ) در خانه علی(ع) است ، پس در همین رابطه با حضرت صحبت شد و حضرت فرمود : همانا خانه من و خانه علی در بهشت ، در یک مکان می باشد . }

 حال با توجه به تطبیق عالم کبیر و صغیر ، به جسم  خویش نگاه می نماییم تا ببینیم که جایگاه شجره طوبی و یا سدره در بدن انسان کجا می باشد ? و تطبیق آن چگونه می باشد ?ّ

با دقت به بدن در می یابیم که ساختار نای به مانند تنه درختی است که به دو بخش نایژه ها تقسیم می شود که نایژه ها وارد فضای دو خانه ( ریه ها ) می شود . که این دو خانه را می توان به دو خانه رسول الله (ص) و امیرالمومنین (ع) تشبیه نمود .
یعنی اصل شجره طوبی و یا سدره  یکی است که وارد دو خانه می شود . که یکی متعلق به رسول الله (ص) و دیگری متعلق به امیرالمومنین(ع) است . و سپس نایژه ها به نایژک ها تقسیم می شود که به مثابه شاخه های درخت می باشند .
و در انتها نایژک ها وارد کیسه های هوایی می شود . و کیسه های هوایی را می توان به مثابه منزل مومنین در نظر گرفت که در حدیث اشاره شد که در خانه هر مومنی یک شاخه از آن ( شجره طوبی ) وجود دارد . 


ادامه دارد ...

@soltannasir
🌵🌴🎄🌲🌳

@soltannasir

      { مسبحات و چاکراها 102 }

              { تعلیقات 12 }

  { تحقیق جایگاه شجره طوبی و سدرة المنتهی و تطابق آن 5 }

ادامه ...👇

{ موضع ششم ، هنگامی بود که ( همچنین ) به آسمان برده شدم و خداوند تمامی پیامبران را جمع نمود و با آن ها نماز ( جماعت ) خواندم و شخصی همانند تو پشت من قرار داشت .
موضع هفتم ، هلاکت و نابودی احزاب به دست من و تو انجام گرفت .
و این حدیث رد بر کسانی است که منکر معراج هستند .
21) و نیز گفته است : از چیزهایی که رد منکرین آفرینش بهشت و دوزخ می باشد ، این حدیث است که پدرم از برخی اصحابش به طور مرفوعه ، روایت کرده است : هر کسی برای خواستگاری فاطمه (س) نزد رسول خدا (ص) می رفت ، حضرت از او روی بر می گرداند و جواب منفی می داد تا آن که عموم مردان از ازدواج با فاطمه (س) مأیوس گشتند و هنگامی که رسول خدا (ص) تصمیم گرفت که فاطمه (س) را به ازدواج علی (ع) در آورد ، با او در این باره مشورت کرد و او هم در جواب اظهار داشت : ای رسول خدا ! شما خودتان هر آن چه صلاح می بینی در اولویت بر تصمیم و اقدام هستی ، ولی زن های قریش می گویند :  او مردی کوتاه قد و شکم بزرگ است و دست هایش بلند می باشد و استخوان هایی برجسته دارد و جلوی سرش مو ندارد و. چشمانش درشت است و شانه هایش همانند سر استخوان های شتر ، بلند و برجسته می باشد و دندان هایش بر آمده و نمایان است ، مال و ثروتی هم ندارد .
رسول خدا (ص) به او فرمود : ای فاطمه ! هنگامی که به معراج آسمان ها برده شدم ، این نوشته « لااله الا الله ، محمد رسول الله ،اید ته بوزیره ، و نصرته بوزیره » _ خدایی غیر از خدای یکتا وجود ندارد ، محمد رسول خداوند است ، من او را به وسیله وزیرش تأیید و یاری نموده ام _
را بر صخره بیت المقدس دیدم ، پس به جبرائیل گفتم : وزیر من کیست ? پاسخ داد : علی بن ابی طالب است . و چون به سدرة المنتهی رسیدم ، چنین نوشته ای « لااله الا الله ، محمد صفوتی من خلقی ، ایدته بوزیره و نصرته بوزیره » را دیدم ، به جبرئیل گفتم : وزیر من کیست ? پاسخ داد : علی بن ابی طالب است .
وچون از #سدرة_المنتهی گذر کردم و به عرش پروردگار جهانیان چنین نوشته ای « انا الله اله انا ، محمد حبیبی ، ایدته بوزیره ، و نصرته بوزیره » را بر استوانه عرش دیدم و بعد از آن وارد بهشت شدم ، و در آن جا 👈 #درخت _طوبی را دیدم که ریشه اش در خانه علی بود و در بهشت خانه ای نبود مگر آن که شاخه ای از این درخت در آن بود ، بالای این درخت ، سبدها و زنبیل هایی از سندس و استبرق قرار داشت و برای هر بنده مومن یک میلیون از آن ها می باشد و در هر یک از آن ها صدها هزار انواع حله به رنگ های مختلفی می باشد و هیچ یک از آن حله ها شبیه دیگری نیست ، این ها لباس های اهل بهشت می باشد ، در میان بهشت سایه ای کشیده شده ، گستردگی بهشت همچون آسمان و زمین است و برای کسانی که ایمان به خدا و رسولش آورده اند ، مهیا می باشد ، اگر شخص سواره در آن سایه بخواهد گردش کند ، در مدت صد سال پایان نمی یابد ،
و این همان فرمایش خداوند متعال است که فرموده : { وَظِلٍّ مَمْدُودٍ }(30 واقعه )  _سایه ای کشیده شده _ و زیر آن ( درخت طوبی ) انواع میوه ها برای اهل بهشت و ( تأمین ) خوراکی های آنان می باشد و ( این شاخه ها و میوه هایشان ) در منزل های آنان کشانده شده و آماده است و در هر تنه ای از آن هزار نوع میوه وجود دارد چه از آن هایی که در دنیا دیده و یا ندیده اید و همانندش را شنیده و نشنیده اید ، هر موقع از آن ها چیده شود ، فورا جایگزین آن می روید ، { لَا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ } ( واقعه 33)_ نه قطع  و پایان می یابند و نه ( از استفاده ) ممنوع می شوند _ .
و از 👈زیر آن درخت ، نهر آبی جاری است  و #نهرهای_چهارگانه _ نهری از آب که نمی گندد و متعفن نمی شود ، نهری از شیر که طعم و مزه آن تغییر نمی کند ، نهری از خمر که سبب لذت و شادی نوشندگان می باشد و نهری از #عسل پاکیزه و تصفیه شده _ از آن منشعب می شوند .

ای فاطمه ! به درستی که خداوند در مورد علی ، هفت خصلت و ویژگی به من عطا نموده است ، او اول کسی است که با من از قبر خارج می شود ، او اول کسی است که با من بر صراط می ایستد و به آتش می گوید : این را بسوزان و آن را رها کن ، او اول کسی است که بدنش بعد از من پوشیده می شود ، او اول کسی است که با من در طرف راست عرش توقف می نماید ، او اول کسی است که با من درب بهشت را خواهد کوبید ، او اول کسی است که با من ( در بهشت ) ساکن #علیین ( منازل عالی رتبه ) خواهد شد ، او اول کسی است که با من از #رحیق _مختوم ( آشامیدنی های دست نخورده و ناب ) می نوشد . ای #فاطمه ! این ها نعمت هایی هستند که خداوند آن ها را برای #علی در آخرت قرار داده و در بهشت برایش مهیا نموده است ، در صورتی که دنیا را زاهدانه بگذراند . }

ادامه دارد ...


@soltannasir
🌴🌿🎄🌲🌳

@soltannasir

      { مسبحات و چاکراها 101 }

            { تعلیقات 11 }

 { تحقیق جایگاه شجره طوبی و سدرة المنتهی و تطابق آن 4 }

ادامه ...👇

اما حال  تفسیر سدرة المنتهی در احادیث   به نقل از تفسیر روایی البرهان  : 👇

{ 18) همچنین (علی بن ابراهیم قمی در تفسیر خویش ) گفته است : سپس خداوند فرموده : « عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى » ، بعد از آن به او اذن داد و به آسمان بالا رفت و فرمود : « ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى *وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى* فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى » ، فاصله بین ( ایجاد ) لفظ ( از طرف خداوند ) و گوش شنوای رسول خدا ، به مقدار فاصله زه کمان تا چوب کمان بود ، « فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى » .
از رسول خدا (ص) سوال کردند : آن وحی چه بود ?
فرمود : بر من وحی شد که علی سید و سرور اوصیا ، امام و پیشوای متقین ، رهبر و راهنمای پیشانی سفیدان ( افراد خوشبخت و سعادتمند ) می باشد ، او اولین خلیفه ای است که آخرین پیامبر ، او را خلیفه خود قرار می دهد ، پس از آن مردم وارد گفتگو شدند و به حضرت گفتند : آیا این پیام از خدا و رسولش می باشد ?
خداوند جلیل به رسولش (ص) فرمود : به این افراد بگو : « مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى » و سپس به عنوان رد بر آن ها فرموده : « أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى » ، سپس رسول خدا (ص) به آن ها فرمود : من به این شیوه مأمور شده ام ، من مأمور شده ام که او  را برای مردم منصوب و ( رسما ) معرفی کنم و بگویم : این ولی شما بعد از من می باشد ، او به منزله کشتی ( نوح ع) در زمان غرق شدن خواهد بود ، هر کسی که وارد آن شود نجات می یابد و کسی که بیرون آن باشد غرق ( و هلاک ) می گردد و بعد از آن فرمود : « وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى » ، یعنی این وحی را مرتبه ای دیگر هم دیدم ، 👈 « عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى » ، 👈 همان سدرة المنتهی که شیعیان در بهشت زیر آن ( می نشینند و ) بحث و گفتگو می کنند ، « إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى » ، آن هنگامی که پرده هایی از نوری ، نابینا نمی گردد ، بلکه آن ها را می بیند « مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى » ، قلب بر آنچه وحی شده ،طغیان ( و زیاده گویی ) نمی کند ، « لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى » یعنی هر آینه کلامی را شنید ، که اگر به او قدرت و توان داده نمی شد ، نمی توانست درک کند و بشنود .

19) سپس علی بن ابراهیم در مورد فرمایش خداوند متعال : « وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى  » ، گفته است : منظور در آسمان هفتم بوده است . و اما به عنوان رد بر کسانی که منکر بهشت و دوزخ هستند ، خداوند متعال فرموده است : « عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى» که #سدرة_المنتهی در آسمان هفتم می باشد و #جنة_المأوی هم در کنار آن است .

معراج رسول خدا (ص) و فضائل امیرالمومنین و ازدواج با فاطمه (س) : 👇

20) همچنین با سند خود از ابو برده اسلمی روایت کرده است ، که گفت : از رسول خدا (ص) شنیدم که می فرمود : ای علی ! به درستی که خداوند تو را در هفت موضع حاضر و شاهد من قرار داد ، اولین آن ها شبی بود که به آسمان بالا برده شدم و جبرئیل به من گفت : برادرت کجاست ? گفتم : او را به جای خود گذارده ام ، گفت : از خداوند درخواست کن تا او را نزدت بیاورد و من دعا کردم پس ناگهان مثال تو را در کنار خود دیدم و فرشته ها صف آرائی کرده بودند ، گفتم : ای جبرئیل ! این ها چه کسانی هستند ? پاسخ داد : این ها همان هایی می باشند که خداوند روز قیامت به همراهی تو مفتخر و مباهات می گرداند ، پس من نزدیک شدم و از آن چه در گذشته اتفاق افتاده و در آینده تا قیامت اتفاق می افتاد سخن گفتیم .

موضع دوم ، هنگام دومین معراج من بود که جبرئیل به من گفت : برادرت کجاست ? گفتم : او را به جای خود گذارده ام ، گفت :از خداوند درخواست کن تا او را نزدت بیاورد و من دعا کردم پس ناگهان 👈 مثال تو را در کنار خود دیدم ، سپس پرده از هفت آسمان برایم برداشته شد به طوری که تمام ساختمان ها و ساکنین آن ها و جایگاه های فرشته ها را مشاهده کردم .

موضع سوم ، زمانی بود که به سوی جنیان مبعوث گشتم و جبرئیل به من گفت : برادرت کجاست ? گفتم : او را به جای خود گذارده ام ، گفت : از خداوند در خواست کن تا او را نزدت بیاورد و من دعا کردم پس ناگهان تو را در کنار خود دیدم و هیچ سخنی و گفتگویی بین من و آن ها مطرح نشد مگر آن که تمامی آن ها را شنیدی .

موضع چهارم ، شب قدر می باشد که از مختصات و ویژگی های ما قرار گرفته است و برای غیر از ما نخواهد بود .

موضع پنجم ، این بود که به درگاه خداوند در مورد تو چیزهایی را خواستم و تمامی آن ها را به غیر از نبوت ، عطا نمود و فرمود : ای محمد ! نبوّت را از ویژگی های تو قرار دادم و به وسیله تو به آن پایان بخشیدم . }

ادامه دارد ..
@soltannasir
🌳

نویسنده مقالات کانال تلگرام سلطان نصیر بازدید : 125 چهارشنبه 01 شهریور 1396 نظرات (0)

https://t.me/soltannasir/1199

داستان کربلایی کاظم ساروقی 👆 و چگونگی حافظ قرآن شدن وی .
آنچه در این داستان مهم است . انتقال قرآن به سینه وی با دست کشیدن است  .
به هر حال روزی دنیای علم در خواهد یافت که علوم معنوی در بافت بیرونی ریه ها که به مثابه لوح محفوظ است . ثبت می شود .

@soltannasir

نویسنده مقالات کانال تلگرام سلطان نصیر بازدید : 215 چهارشنبه 01 شهریور 1396 نظرات (0)


تصویر جلوه گری طاووس نر با باز نمودن پرهای زیبای خویش .
 اگر به شکل پر طاووس دقت نمایید بی شباهت به تک چشم نیست !  و این شباهت اسطوره ای ماجرای ابلیس( ملک طاووس ) وجایگاه  تک چشم میباشد
@soltannasir

@soltannasir

     { درد و دل سلطان نصیری 12}

        { مسبحات و چاکراها 3 }


اما عده ای از خوانندگان در طی نگارش این مجموعه دروس ، فهم  آن را به دلیل استفاده از دانش های گوناگونی نظیر نجوم و طب و اسطوره و  ... ، مشکل دانستند ?!

در پاسخ باید بگویم این دسته از عزیزان باید تنها به دروس اکتفا ننمایند و به مطالعه جانبی در حیطه دروس  بپردازند تا درک درستی نسبت به دروس داشته باشند .

عده ای نیز اساسا تفسیر باطنی قرآن را پذیرا نیستند !! و به این مسئله اعتراض داشتند !
در پاسخ باید بگویم . از ابتدای سلطان نصیر توجه به تفاسیر باطنی آیات مورد توجه فقیر بوده و تا انتها نیز این شیوه را حفظ خواهم نمود و ساختار سلطان نصیر را  تغییر نخواهم  داد .


اعتراضات دیگری نیز بود که وارد نبود و  فقیر برای احترام به معترضین از نقل آنان در کانال خودداری مینمایم .

امیدوارم این مجموعه دروس برای عده ای از خوانندگان تغییر نگرش به حقایق قرآنی و نجوم احکامی و اسطوره ها و جسم انسان را به وجود آورده باشد !

دروس مسبحات به اتمام رسید . و نسبت چاکراها به کواکب تصحیح شد .
اگر شخصی از علاقه مندان به دانش چاکرا سیستم  باشد . اکنون میداند که میتواند برای تقویت چاکرای قلب در روز پنج شنبه که منسوب به کوکب مشتری است در ساعت مشتری  لباسی به رنگ سبز بپوشد که رنگ چاکرای قلب است و با توجه به آنکه مشتری گرم و تر است از بخورات گرم و تر استفاده نماید و به مراقبه و یا قرائت سوره مبارکه حشر بپردازد . و اینگونه می تواند سریع تر این چاکرا را تقویت نماید   .
اگر شخص از ارباب فن طلسمات است و بخواهد توان شهود و مکاشفات کسی را ببندد ?!
می تواند نام شخص به همراه نام مادر شخص را با سوره حشر که مربوط به چاکرای قلب است . یکبار از آتشی( تمام سور قرآنی مجموع حروفشان آتشی می باشد )  به بادی کسر دهد  و به وفق کشد  و یکبار  از بادی به خاکی کسر دهد و به وفق بکشد .

همین کار را با سوره تغابن که مربوط به چاکرای ششم ( آجنا ) بود . برای شخص میتوان  انجام داد  .
و اینگونه با تضعیف چاکراهای قلب و چشم سوم ، توانایی شهود شخص را میتوان کاهش داد  . و یا حتی به طور موقت و یا حتی دائمی از بین برد .
و قس علی هذا روش هایی که آشنایان با علوم غریبه میتوانند در راه  تضعیف و ترفع معنوی از آن استفاده کنند  .

برخلاف بسیاری از بازخوردهایی که تاکنون داشته ام . فقیر به عنوان نویسنده باید عرض نمایم این دروس تاکنون بهترین نوشته فقیر در کانال سلطان نصیر بوده است . بنابراین آن را جدی بگیرید . 😊

اما همان گونه که گفته شد . درست است که تطابق ها به پایان رسید . اما این مجموعه دروس دارای اضافات و تعلیقاتی خواهد بود که بخشی از آن در باب مهدویت و بخشی در باب دشمن شناسی و نفوذ دشمن 😊 و بخش اعظم آن در باب اسطوره شناسی عالم و  شباهت عالم صغیر و کبیر و ... خواهد بود .
ان شاالله از یکی دو روز آینده بخش دوم تعلیقات متنوع این دروس شروع میشود که احتمالا جذاب تر از بخش اول دروس خواهد بود .
ان شاالله با پایان یافتن بخش دوم دروس باید به ادامه دروس سوء استفاده و شرح خطبه مولانا زین الدین بپردازیم . تا آن دروس را نیز به پایان رسانم .
ان شاالله در دروس سوءاستفاده مسائلی در باب عالم مثال و سلوک باردیگر  مطرح خواهد شد . و به بعضی سوالات و اشکالات در باب سنت دینی و سنت سینه به سینه علوم غریبه  و  در باب قیاس  و در باب عوالم موازی و عالم مثال 
پاسخ خواهم داد و اشکالات را رفع خواهم نمود  .

نکته : سوالی که در باب عالم موازی و عالم مثال بود به بخشی کوچک از آن ان شاالله در سال جاری پاسخ خواهم داد و بخش اعظم آن را در دروس تخصصی عوالم بررسی خواهم نمود  . که زمان نوشتن آن مشخص نیست !

در باب نظریه زمین تخت و کروی هم هر چند که در سال جاری نمیتوانم به این مبحث بپردازم اما با اینحال در دروس پیش رو ( تعلیقات ) نکاتی در حیطه اسطوره شناسی آسمان و قرآن و موارد دیگر خواهد آمد که مطمئنا برای این دوستان بسیار جذاب خواهد بود .

پس از پایان یافتن دروس تعلیقات و سوءاستفاده ان شاالله باب درد و دلی را باز خواهم نمود . و شاید بخشی از ناگفته های خویش را در باب جنگ باطنی بگویم . علت به تاخیر انداختن این مسئله تاکنون فقط و فقط امنیت کانال بوده است . اما ان شاالله با اجازه گرفتن از اساتید خویش بدان نیز  خواهم پرداخت پس از درد و دل ها مبحث عاملیت علوم غریبه و وادی فرومایگان را خواهیم داشت.  که ممکن است . ناتمام بماند و در سال آینده بدان بپردازیم .
البته اگر بار دیگر مسئله ای نظیر مسبحات پیش نیاید . 😊


منتظر دروس تعلیقات بر مبحث مسبحات باشید و شنبه ها هم به ادامه دستورات و طهارت خواهیم پرداخت .

@soltannasir
⚪️⚫️🔴🔵

تعداد صفحات : 29

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 135
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 486
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 1,442
  • باردید دیروز : 440
  • گوگل امروز : 31
  • گوگل دیروز : 46
  • بازدید هفته : 2,873
  • بازدید ماه : 2,873
  • بازدید سال : 101,411
  • بازدید کلی : 1,169,849